






وینزرنامه
الان وینزر هستم. یکی از سمینار ها رو دودر کردم و تو اتاق هتل نشستم. خوشبختانه هتل خوبه و data port هم داره ... اینترنت مجانی.
وینزر از اونی که فکر میکردم خیلی بهتره. اونقدر هم دهات نیست و مرکز شهرش نسبتا بزرگ و تمیزه. کازینو اش هم که دیشب زیارت کردم و خیلی بزرگ و اساسی است، در حد کازینو های وگاس. اصلا آباد کرده اون تیکه از شهر رو و چقدر شلوغ. خوشبختانه زیاد نباختم (یعنی در آخرین لحظه و در کمال نا امیدی کلی از باخت ها جبران شد و cash out کردم و فرار.) لامصب ولی اینجا همه جا میشه سیگار کشید. تو کازینو داشتم خفه میشدم.
کنفرانس خوب برنامه ریزی شده، فقط سمینار هایی که درباره ی گرافیک و عکاسی بود همه کنسل شده و برای همین بقیه اش خیلی برای من جذاب نیست. الان از یه سخنرانی درباره ی قانون در ژورنالیسم اومدم. اینکه چه کارهایی میتونی بکنی و چه کارهایی باعث میشه sue بشی. یه قسمت یارو درباره ی وبلاگ هم حرف زد، با اینکه پیر بود . حسین اگه بود حال میکرد. کمتر از چیزی که فکر میکردم خسته کننده بود. حالا یه ساعت دیگه میرم برای ناهار، البته بعد از صبحانه ی مفصل فکر نمیکنم خیلی جا داشته باشم. اگه هوا خوب بود میزدم بیرون، ولی داره بارون میاد شدید.
منظره ی هتل ولی خیلی قشنگه. کنار رودخانه ی دیترویت است و خود دیترویت اون طرفش معلومه. downtown دیترویت هست و خیلی بد نیست. ساختمان اصلی GM هم میشه دید که خیلی با عظمته. حالا بعدا عکس میگیرم.
بچه های وارسیتی متاسفانه نیستند. امشب ولی دوستای خودم از تورنتو دارند میان. امیدوارم که بتونم بقیه ی بچه ها رو بازم دودر کنم، البته خیلی سخت خواهد بود چون همه داریم شام میریم بیرون و اگه از اونجا من برم بچه های ما نمیتونند برگردند هتل چون راننده منم. مگر اینکه خیلی نزدیک باشه.
دیشب بعد از کازینو رفتم دنبال شاورمایی.گفتم افسردگی بعد از کازینو رو با شاورما حل کنم! ونداد گفته بود وینزر عرب خیلی زیاده، واسه همین گفتم حتما میشه راحت پیدا کرد. همین هم شد. یه جا پیدا کردم به اسم "مملکت شاورما" !!! به خدا! فقط با ت عربی. خوب بود ولی حماقت کردم و زیاد خوردم لامصب رو. یکی کافی بود. اه.
هممم، همین دیگه. راستی ماشینی که باهاش اومدیم Buick Allure بود. عاشق ماشین های آمریکایی هستم برای مسافرت. خیلی جوادیه میدونم ولی اصلا جاده رو احساس نمیکنی و انقدر بیصدا و نرم هستند که آدم کمتر خسته میشه. البته باز راهش خسته کننده بود. فردا برمیگردیم.