rss feed atom feedxhtml validation css valitaion
balatarin do x do
فروشگاه آخرین عکس Lost in detail آخرین نقاشی Persian Vixen خداوندگاران sri لگوویزیون dancing Transformer watch

تبلیغ خیلی باحال سیتروئن. تقریبا 4.5 مگابایت. اگه طرفدار transformers هستید حتما نگاه کنید.

date

به مناسبت آشغال

امروز، آلبوم جدید Garbage بیرون آمد. آلبوم Bleed Like Me چهارمین آلبوم Garbage است. آلبوم قبلی چهار سال پیش بیرون آمد و از آن موقع تا حالا کار جدیدی نکرده بودند.

Garbage یکی از گروه هایی است که همیشه (از دوران دبیرستان) خیلی دوست داشتم، حتی با عوض شدن سلیقه و ذائقه ی موسیقی ام. آلبوم هاشون رو همیشه داشتم و در زمان خودش روزی شصت دفعه گوش میکردم. برای همین وقتی دو هفته پیش اتفاقی از رادیو شنیدم که کنسرت دارند و آلبوم جدیدشون داره بیرون میاد شدیدا ذوق زده شدم.

آلبومشون رو از هفته ی پیش گیر آوردم و دارم گوش میدم. میشه گفت دقیقا همون چیزی هست که از یک آلبوم Garbage انتظار داره آدم. کار جدیدی نکردند که شنونده غافلگیر بشه. همونطور "پرصدا" (loud) و بلند هستش، با گیتار ریف های زیاد. از آلبوم های قبلی شون بلند تره و همچنین صداهای الکترونیکی خیلی کمتر شده و بیشتر راک معمولی و رایج هست. (Garbage یکی از اولین گروه هایی بود که Electro-Rock رو خیلی رایج کرد و همیشه تو بیشتر آهنگاشون از سینت های الکترونیکی خیلی زیاد استفاده میکردند). کلا من که خوشم اومد از آلبوم جدید و فعلا زیاد گوش میکنم. کنسرتشون هم دو هفته دیگه است و شدیدا انتظارش رو میکشم. اینکه از شرلی منسن مثل کنسرت متریک عکس بگیرم دهنم رو آب میندازه.

راستی درامر/گیتاریست و یکی از اعضای پایه گذار گروه Butch Vig هست که یکی از معروف ترین تهیه کننده هاست و کارهایی مثل Nevermind نیروانا، یا آلبوم های smashing pumpkins و sonic youth رو تهیه کرده. خود گروه garbage هم ظاهرا دو سال پیش در آستانه ی فروپاشی بود و همین Butch Vig گروه رو ول میکنه میره، ولی دوباره بعد از مدتی برمیگرده. شرلی منسن، خواننده ی گروه پارسال تو وبسایتشون یه وبلاگ داشت و خیلی از داستان ها رو مینوشت و خیلی باحال بود. الان دیگه اون بند و بساط وبلاگ رو برچیدن.

* * *
از این daylight savings لعنتی متنفرم. کشیدن ساعت ها به جلو. از وقتی ساعت ها رو عوض کردن احساس میکنم روز ها خیلی سریع تر میگذره، و وقتی تاریک میشه دیگه رسما دیر شده. قبلا تاریک که میشد تازه 4-5 بود و کلی هنوز وقت داشتی به کارهات برسی.

* * *
بامزه ترین اتفاق روز این بود که دوستم تو دانشگاه شارجه ژورنال American Anthropologist رو با طرح جلد من تو کتابخونه ی دانشگاهشون دیده بود و برام ایمیل زده بود. رسما فکر نمیکردم هیچ ابن بشری هیچوقت این نشریه رو جایی اتفاقی ببینه.

* * *
روزنامه ی dose که تو لینکدونی بهش لینک دادم یه روزنامه ی مجانی جدیده که از هفته ی پیش تو تورنتو سبز شده. اونایی که تو تورنتو زندگی میکنند حتما جعبه های نوی روزنامه رو هر 100 متر به 100 متر دیده اند. خیلی بامزه است و هنوز درک نمیکنم رو چه بیزنس مدلی کار میکنه که ورشکست نمیشه. خیلی تر و تمیزه و معلموه دفتر و دستک داره. آگهی هم خیلی کم داره و چطوری مجانیه من نمیفهمم.
layout اش خیلی جالبه، همه اش جعبه ای و عین یک وبسایت میمونه. احساس میکنی با css درست کرده اند layout اش رو و انگار داری وبسایت میخونه. به اینترنت و وبلاگ هم اهمیت زیادی میدند و تا حالا چند تا مقاله در باره اش توش چاپ شده و حتی تو وبسایتشون آدم میتونه برای خودش وبلاگ درست کنه. به illustration هم بهای زیادی میدن و نقاشی های زیادی تو این چند روز توش دیده ام، مخصوصا روی جلد اش. نمیدونم به illustrator ها پول میدن یا نه. باید پرس و جو کنم و اگه پول میدن بدم نمیاد هر از چند گاهی براشون کار کنم.

Balatarin
برای دوستانتان بفرستید:
ایمیل شما:
comments


سلام وبلاگ قشنگ خوبی داری
موافق هستی با هم تبادل لینک کنیم
خوشحال میشم که جواب شما مثبت باشه
به امید دیدار مجدد

نوشته شده توسط mohsen در April 13, 2005 12:40 AM