






کامیکان
امروز گردهمایی کامیک، یا همان comic convention بود تو تورنتو که بهش comicon میگن. میشه گفت در واقع نمایشگاه کامیک هست. تو خیلی از شهرهای آمریکای شمالی این نمایشگاه ها برگزار میشه.
من تا حالا نرفته بودم به هیچ کدام از اینها. امروز هم اگر صبح نیک آهنگ زنگ نمیزد و بهم نمیگفت که این برنامه امروزه باخبر نمیشدم. خیلی دوست داشتم ولی که حتما یک بار برم، بیشتر برای اینکه از نزدیک با حرفه ای های این رشته برخورد داشته باشم، به خصوص چون رشته ی درسی خودم ربطی به این کار نداره، ولی این کار رو هم مدتیه انجام میدم، و ممکنه به زودی مجبور بشم تصمیم های مهمی در این باره بگیرم، میخواستم ببینم که اوضاع چطوریه.
به هر حال، در این شنبه ی بارانی تورنتویی، با یکی از دوستام پاشدیم رفتیم. محل نمایشگاه یه مجموعه ای هست شبیه به نمایشگاه بین المللی تهران، و اکثر نمایشگاه های تورنتو آنجا برگزار میشوند.
واقعا که کامیکی ها دنیای خودشون رو دارند. من با اینکه خیلی علاقه دارم و کم و بیش دنبال میکنم کامیک هایی رو که دوست دارم، ولی اون قدر خوره نیستم، که مثلا همه ی آدم های معروف و سرشناس صنعت کامیک رو بشناسم. خلاصه این کامیکان هم که دیگه معدن خوره های این چیزاست و اولش رسما احساس غریبی میکردم، و کمی احساس بد از اینکه خیلی از کامیک ها و آدم ها رو نمیشناختم.
کلا قضیه ی این کامیکان ها اینطوریه: یه سری از کسایی که شرکت میکنند، مغازه های کامیک فروشی شهر هستند که میان اونجا کتابای کامیک، و مخلفات مربوط به اون رو بفروشند. معمولا قیمت ها هم یک کم از قیمت توی مغازه ارزون تره، مخصوصا آخر روز که دیگه میخوان جمع کنند و ترجیح میدند هر چی شده بفروشند. این کاره ها میتونند واقعا دلی از عزا در بیارن و کلی کامیک با قیمت ارزون بخرند.
دسته ی بعدی ناشر های کوچک و بزرگ کتابهای کامیک هستند که میان اونجا و غرفه دارند. معروف تر ها (مثل top cow( که معمولا با یک سری از هنرمندهاشون میان و بیشتر برای این که کتابهای جدیدشون رو معرفی کنند و مردم هم هنرمنداشون رو از نزدیک ببینند و امضا بگیرند.مثلا Dale Keown که الان با top cow هستش و قیافه اش هم عین steve buscemi هست اونجا بود. ناشر های کوچیک تر هم میان که خودشون رو معرفی کنند تا کارشون بگیره.
دسته ی بعدی هنرمند های مستقل هستند. بعضی هاشون که برای هیچ ناشری کار نمیکنند و مثلا چند سال روی کامیکشون وقت صرف کردند، میان اونجا که کاراشون رو نشون بدن تا اینکه یه ناشر پیدا کنند که کاراشون رو چاپ کنه و یا استخدامشون کنه. یه سری هم فقط میان که کارهاشون رو بفروشند (کار های اصل هنرمند های نامعروف معمولا هیچوقت کمتر از 100 دلار فروخته نمیشه).
و آخر سر، همیشه یک سری از خداوندگاران کامیک هم دعوت میشن، میان اونجا میشینند و مردم و طرفدار هاشون هم صف میببندند تا اینکه نوبتی بتوانند هر کدوم چند دقیقه با طرف صحبت کنند، امضا بگیرند، و حتی دفتر هاشون رو میارن و اونها توی دفترشون براشون نقاشی میکشند. بعضی هاشون واقعا وقت هم میزارند.
از جمله ی این آدم ها، جری رابینسون بود. آدم خیلی مسنی که خالق شخصیت های "رابین" و "جوکر" بوده. نیکاهنگ که اون رو میشناخت لطف کرد من رو هم باهاش آشنا کرد، البته هیچ حرفی نداشتم باهاش بزنم!!! ولی همچنین من رو با برایان گیبل که کارتونیست روزنامه ی گلوب اند میل هست آشنا کرد که خیلی آدم خوش برخورد و مهربانی بود و کمی باهاش حرف زدم و تا حدودی راهنمایی ام کرد.
خلاصه کلا آدم های کار درست و کسایی که آدم با دیدن نقاشی شون آب از لب و لوچه اش آویزون بشه خیلی زیاد بود. آخرش هم جلوی خودم رو نتونستم بگیرم و علاوه بر یه سری کامیک soulfire، چند تا کتاب هم خریدم. از جمله دو تا کتاب از اتود های Dean Yeagle ابرخداوندگار جدید، که امضا هم شده اند! و یه کتاب از کارای Ragnar که رسما زیبا ترینه. اوه البته به علاوه ی کتاب اتود های جی.اسکات کمپبل، از کامیک Danger Girl. حیف که خودش نبود، واقعا خیلی دوست دارم ببینمش.
به هر حال، این از حکایت کاملا پراکنده و طولانی از کامیکان، فردا هم هست برای کسایی که اهلش هستند.

salam dooste aziz
ye soal dashtam
man age be toe gheyre ghanooni biyam canada behem eghamat midan?
be onvane sarbaz farari?
khahaesh mikonam age vaght kardi javabe mano bebi
سلام براي شما كه از سردمداران ماجراي بمبارن بوديد خبر بدي دارم. دايره المعارف مايكروسافت خوارزمي رو يك دانشمند عرب شرح داده در مورد بازي تخته نرد هم فقط به اين نكته بسنده كرده كه در بينالنهرين اختراع شده بدون اشاره به مخترعش اسم بوعلي سينا هم كه نتونستم پيدا كنم احتمالآ اونم عرب ميدونن
salam beh pendar yosefi...cheh ettefaghhayeh khobi ro zekr kardi...khoshhalam:....beh ahlesh midan inaro.
just wanted to say nice site!
カジノ