






کورش علی خان و جاز ایرانی
چندی پیش هنگام اینترنت گردی های شبانه، به صفحه ای درباره ی موسیقی ایرانی برخوردم. در قسمتی از صفحه مطلبی نوشته شده بود درمورد تلفیق موسیقی جاز با موسیقی اصیل ایرانی. از آنجا که به موسیقی جاز علاقه مندم و در عین حال از اینکه کوششی در جهت آمیختن آن با موسیقی سنتی ایرانی نشده رنج میبردم، بسیار هیجان زده شدم. مقاله در مورد یک موسیقیدان آمریکایی به نام دکتر لوید میلر بود که در دهه ی هفتاد میلادی سالها در ایران زندگی کرده و حتی در تلویزیون ایران برنامه ی خودش را داشته و فعالیت زیادی در زمینه ی آمیختن موسیقی ایرانی با جاز انجام داده بود. بر آن شدم تا بیشتر درباره ی آقای میلر بدانم و صفحات متعددی در باره ایشان پیدا کردم. او که متولد سال 1938 میباشد، علاوه بر ایران به کشور های مختلف آسیایی نیز سفر کرده و در مورد موسیقی آن کشور ها و چگونگی تلفیق آن با جاز نیز پژوهش هایی انجام داده است. او همچنین سالها در شهر های مختلف اروپا زندگی کرده و با گروه ها و موسیقیدانان سرشناس جاز همکاری کرده است. هم اکنون او در آمریکا به سر میبرد و کماکان با گروه های مختلف جاز مینوازد. همچنین نقش های کوچکی در تعدادی از فیلم های هالیوود داشته – چیزی که البته کمی با غربزدگی-ستیزی او در تناقص است.
از اینکه اولین بار بود درباره ی او میخواندم خیلی تعجب کردم، به خصوص اینکه او دکترای ایران شناسی نیز داشته و زبان فارسی را به خوبی صحبت میکند. در یکی از صفحات اینترنت، نشانی پست الکترونیکی ای پیدا کردم که ظاهرا متعلق به آقای میلر بود. به امید آشنایی بیشتر با او و کارهایش نامه ای به آن نشانی فرستادم. ساعاتی بعد، جوابی دریافت کردم به امضای لوید میلر، به زبان فارسی و با حروف لاتین که با مهربانی به درخواست مصاحبه ام از طریق پست الکترونیکی پاسخ مثبت داده بود. سوالهایم را فرستادم و آنچه دریافت کردم بسیار جالب و غیر منتظره بود. آنچه میخوانید، حاصل این پرسش و پاسخ است. سؤال ها به انگلیسی و جواب ها به هر دو زبان فارسی و انگلیسی بود، و نسخه ی انگلیسی مصاحبه نیز به زودی در وبلاگ انگلیسی ام قرار خواهد گرفت. واضح است که پاسخ ها و مطالب ارسالی آقای میلر عقیده ی شخصی ایشان بوده و لزوما به معنای پذیرش آنها از طرف من یا وبلاگم نمیباشد.
من بیوگرافی شما را در وبسایت های مختلف خوانده ام، و هیچکدام در مورد کودکی شما چیز زیادی ننوشته اند. در عین حال، عکس هایی از پدر و مادرتان در ایران دیده ام. آیا هیچگاه در زمان کودکی در ایران زندگی کرده اید؟
در زمان کودکی افسوسانه هیچ هنگام در ایران نبودم. در 1957 یک سال با خانواده ام [در ایران] ماندم و از تقریبا 1970 تا 1977 دوباره در ایران بودم.
قبل از رفتن به ایران، شما در آمریکا در رشته ی مطالعات آسیایی تحصیل کردید و همچنین دکترای فارسی دریافت کردید. چه چیزی موجب شد به فارسی علاقه پیدا کنید؟
در هشت سالگی، در ده کوچکی در کالیفرنیای جنوبی به نام مکه، کنار راه سنگی دیدم که رویش عربی نوشته بود. به پدر و مادرم گفتم «روزی آن زبان را خواهم شناخت و خواهم نوشت.» آنها گفتند که دیوانه ام. پس از چند ماه برای من آموزشگر زبان ترکی پیدا کردند.
پس از نخستین بازدید به ایران در 1957 پیش از برگشت به ایران در 1970، بنده زبان های گوناگون ایران زمین را خواندم: فارسی، کردی، ترکی، عربی، اردو، هندی و کمی پشتو.
شما باید از معدود خارجیانی باشید که در ایران برنامه ی تلویزیونی خودشان را داشته اند. این برنامه از کجا شروع شد؟
بنده در انجمن ایران-آمریکا، برنامه های موسیقی را درست میکردم، هم جاز و هم ایرانی. آنجا خانم پریسا و آقای حیدری و اسماعیلی و بدیعی [را برای اجرای کنسرت] داشتیم و نیز طلایی هنگامی که جوان بود و همگروهی های خودم که جاز باستانی و جاز روز مینواختیم.
پس ناگهان، من را از آن کار ول کردند و کارمندان تلویزیون ملی یک برنامه ی نمونه را برایم درست کردند. خانم قطبی برنامه را دوست داشت و 12 برنامه ی دیگر را درست کردند. نام برنامه را کورش علی خان و دوستان گذاشتند. برنامه را در ساعت خوب در بهترین روز گذاشتند. برنامه چندین سال ماند و یک برنامه ی دیگر را که در باره موسیقی ایرانی برای خارجی ها بود برایم ساختند.
مانند اکثر جمعیت ایران، من بعد از انقلاب به دنیا آمدم. تصویری که از ایران قبل از انقلاب دارم از سخنان پدر و مادرم و دیگر بزرگسالان به دست آمده و همچنین از تعدادی فیلم و عکس که از آن زمان دیده ام. مشاهده ی عکس های شما در ایران آن زمان و خواندن داستانتان به من و دیگر هم نسلی هایم کمک میکند که قسمتی از تاریخ معاصر – و شاید تا حدودی هویت - خودمان را بهتر بشناسیم. ممکن است لطفا حال و هوای ایران در آن سالها و طرز زندگی مردم را تعریف کنید؟ برخورد مردم با شما، به عنوان یک فرد شناخته شده چطور بود؟
ایران آن زمان آرام بود و رفتار همه مردم با بنده بسیار خوب بود. تنها ترافیک و مسکن و فرنگی زدگی بسیار تباه بود. بنده در مسجد های فراوان نماز خواندم و چندین بار در قم و مشهد زیارت کردم. همه مردم، هم در دولت، هم در دین و هم در خیابان، مهربان و مهمان نواز بودند.
آیا هرگز بعد از انقلاب به ایران سفر کرده اید؟
پس از انقلاب به ایران نرفته بودم.
چه چیزی از ایران بیشتر از هر چیز دیگر یادتان است یا دلتان برایش تنگ شده؟ اگر یک دلیل برای بازگشت به ایران داشته باشید، چیست؟
آرامش بسیار و صدای دهاتها و باغهای خوشبویی پشت دیوار های کهن و سازهای اصیل نواختن دستگاه های اصیل با خواندن شعرهای زیبای خوانندگان عرفانی مانند پریسا، و موسیقی باستانی محل های گوناگون ایران برای من یادهای بسیار زیبا و گران میماند.
در سالهای اخیر، بسیاری از محدودیت ها، به خصوص در موردی موسیقی، در ایران برداشته شده. هنرمندان جدید زیادی به صحنه آمده اند، که بیشتر کارهای پاپ و نیو ایج انجام میدهند و در بین آنها موزیسین های با استعداد زیادی وجود دارد. گروه های جاز خارجی هم چند کنسرت در ایران اجرا کرده اند. با توجه به آشنایی شما با ایران و مردمش، آیا به فکر بازگشت به ایران نیستید؟ حد اقل برای اجرای کنسرت، اگر نه برای ماندن بیشتر و کار کردن با هنرمندان جدید؟
آره. من میخواهم به موسیقی ایران روز کمک کنم، اگر از بنده ی ناچیز کار مفیدی میشه کشید. همانطور که در مرکز حفظ و اشاعه [موسیقی ایرانی] گاهی به ردیف دستگاه ها کمی اضافه میشد، یک سیستم نشان دادن زیبایی موسیقی اصیل [هم] میشه پیدا کرد. اما هیچی از پاپ یا راک یا سر و صدای نفرت انگیز سخت ابلیس به کار برده نمیشود [نباید به کار برده شود]. موسیقی ایرانی باستانی خودش بهترین چیزی است که ایران دارد. موسیقی اصیل کار خداست و هیچ شخص ناخدایی حق به آن موسیقی دست زدن ندارد. هنرمند باید پر روح و روان ایزد باشد وگرنه کارش هیچ نمی ارزد و باید زود تر توی آشغالدان انداخته شود. شاید با دقت، آدم میتواند تکیه های دستگاه را همراه جاز آرام به سبک مایلز دیویس و بیل اونز بنوازه، اما به موسیقی ایرانی نباید دست زد، همانطور که هست و بود تنها باید زد.
اسم فارسی شما، کورش علی خان، انتخاب جالبی است. چطور شد این اسم را انتخاب کردید؟
در دانشگاه ژنو در تقریبا 1958 دوستان ایرانی گفتند که باید اسم ایرانی داشته باشم. یکی گفت کورش خوبه چون بزرگترین رهبر ایران باستان بود. یکی دیگه گفت علی خوبه زیرا که رهبر دین درست شیعه بود. من گفتم "سپس کورش علی خوبه و آخرش خان بندازیم تا به نژاد آسیایی نیز احترام بگذاریم."
به تعدادی از کلیپ های جاز پارسی شما گوش کردم. با اینکه در مواقعی این مخلوط کاملا طبیعی و جادویی به گوش میرسه (مثل «عود بلوز» و «سولوی باس پارسی»)، در مواقع دیگر احساس میکردم که دو صدای کاملا مجزا را میشنوم. انگار که قطعه، از نظر زمانی به دو قسمت تقسیم شده، یکی بیشتر موسیقی ایرانی است و دیگری بیشتر جاز غربی، بدون اینکه خیلی خوب به هم جوش خورده باشند. ممکن است دلیل این احساس این باشد که کلیپ ها چند ثانیه ای و ناتمام بودند و خیلی مایل هستم قطعات را به صورت کامل گوش کنم. ولی اگر فکر میکنید نکته ی به جایی است، آن را چطور توضیح میدهید؟
راست میگی. در بعضی از آهنگ ها فقط ساز شرقی برای نواختن جاز به کار برده شد، در بعضی فقط یک قسمت شرقی است و در بعضی دیگر فقط ساز غربی به کار برده شده تا دستگاه یا سبک دستگاه بنوازد. در گل گندم و گوزل گوزلر میشه گفت که موسیقی شرق و غرب با هم اند. اما بهتر است که آهنگ ها یا آکورد ها و ضرب هایی در جاز پیدا کنیم که با دستگاه ها خوب جور میشوند بدون اینکه دستگاه ها یا خود جاز دگرگون شود. اما باید آهنگ ها را کامل شنید تا ببینید چی میگم. همه ی این آهنگ ها را در یک سی دی هشتاد دقیقه ای به نام Oriental Jazz جمع کرده ام.
شما سازهای گوناگونی مینوازید، آیا سازی هست که بیشتر از بقیه دوست داشته باشید ؟
اگر از حضرت ابراهیم یا سلیمان بپرسید «کدام از همه زنانتان را بیشتر دوست دارید؟» پاسخشان چه میشه؟ هر ساز یک صدا و یک احساس دارد و همه دوست داشتنی هستند.
آیا موسیقی روز ایرانی را دنبال میکنید؟ کسی مورد علاقه تان است؟
افسوسانه باید گفت که بنده دنبال موسیقی روز ایرانی اصلا نیستم، اگر بودم با شمشیر یا تبرزین دستم دنبالش میبودم. هفت سال در ایران بر ضد اش جنگیدم و تا مرگم ضد اش میستیزم. [احتمالا از "موسیقی روز" به عنوان موسیقی پاپ برداشت شده]
هنرمندان زیادی بعد از انقلاب ایران را ترک کردند و اکثرشان به لس آنجلس آمدند، طوری که لس آنجلس به هاب موسیقی ایرانی تبدیل شده و حتی به موسیقی که از آنجا بیرون میاد موسیقی "لس آنجلسی" هم میگن. نظرتان راجع به این موسیقی چیه؟
به عنوان یک کالیفرنیایی زاده ی گلندیل، که حالا ارمنستان نو است، با تاریخ موسیقی جاز سالهای چهل و پنجاه میلادی خوب آشنایی دارم. مطمئن نیستم موسیقی لس آنجلسی چیه، اما اگر مانند همان پاپ خراب که از ایران بیرون انداخته شد [باشد] حتما باید نفرت انگیز باشد. من دوست ندارم ببینم که فرهنگ ایرانی یا افغانی یا هر تمدن اصیل غنی در کالیفرنیا به هنر آشغالی تبدیل شود.
وضعیت جاز امروز را چگونه میبینید؟ به نظر من در چند سال اخیر توجه بیشتری از طرف جوانان به جاز شده و خیلی وقت ها در کلوپ های جاز مردم همسن و سال خودم را میبینم. این روند را نتیجه ی چی میدانید؟
افسوس، جاز نزدیک مرگ برده شده و این تقصیر اون سم وحشتناک راک است که خود ابلیس ساخته تا انسان را نابود کند. اگر جوانان ایرانی هستند که مایلز دیویس با بیل اونز یا استن گتس را دوست دارند، برای من تقریبا باور نکننده میباشد و اگر همانطور است از آن خبر خیلی دلم شاد میشه.
میدونی، امکان است که مردم میتوانند یک دنیای بهتری بسازند، یک دنیای بدون پول پرستی شرکت های خونخوار بین المللی، یک دنیا که خود خدا برای ما میخواهد.
ما باید تنها به خدا بنگریم و از او آشکار نمایی بیابیم تا اینکه هر کار ما نیک باشد. با الهام ایزدی ساز بنوازیم و رقص های اصیل زیبا، آرام و پر خرد را دوباره بسازیم تا که با همه هنرمان خدای یکتا را بپرستیم.
مطالب مرتبط: وبسایت آقای میلر، شامل بیوگرافی، عکس، و قطعات موسیقی.

آقا دست مريزاد لذت بردم و همت عالی را تحسين می کنم
Congratulations on your initiative.
kheili jaleb bood pendar jaan. oon akharesh delam sookht barash vaghti az eblis e rock migoft!
damesh garm ... pas yeki DIGEH az "Rahhaye Residan be Khoda" mix e persian music o Jazz e :D
OMG!
خیلی جالب بود.دستت درد نکنه. چه چیزهایی تو مملکت بوده و ما خبر نداشتیم. این آقا چقدر رادیکاله. خوبه وزیر ارشاد نشد ;)
گفتگوی زیبایی بود و برای من کاملا تازه، جای تشکر دارد از چیگیری شما و اگر هم امکان دارد نمونه هایی از موسیقی ایشان را هم بگذارید. سپاس فراوان
سلام دوست عزیز!
مصاحبه اتان خیلی خوب و جالب است . اما به نظرم باید در ترجمه آن کمی تجدید نظر کنی بعضی جاها اصلا مشخص نمی شود منظور گوینده چه بوده است مرسی از زحمتت
سلام دوست عزیز . من لینک این مصاجبه را با توضیحی مختصر د روبلاگم نهاده ام . خواستم بدانید و آگاه باشید . وقت خوش .
really intresting!!!i'll send this page 4 all my friends.
good luck