






و باز هم برات
فیلم برات که در مطبل قبلی درباره اش صحبت کرده بودم را دیدم. قبل از هر چیز باید یک هشدار بدم که این مطلب ممکن است حاوی توصیفی از فیلم باشد که اگر آنرا هنوز ندیده اید، فیلم را برایتان خراب کند. پس اگر قصد دارید فیلم را ببینید شاید بهتر باشد این مطلب را بعد از دیدن فیلم بخوانید.
برات مأیوس کننده بود. از یک جهت به خاطر اینکه وقتی تمامی برنامه های تلویزیونی برات را (چه نسخه انگلیسی اش و چه نسخه امریکایی) یک بار دیده باشی، خیلی از فسمت های فیلم برایت تکراری است. و از جهت دیگر به خاطر اینکه این فیلم بیش از حد سعی کرده بود جنجالی باشد طوری که قسمت هایی از آن شدیدا توی ذوق میزد. که این هم برمیگردد به فرهنگ افسرده آور امریکایی که تشنه "جنجال" و کارهای افراطی است (افراطی را ترجمه "اکستریم" بخوانید).
اگرچه قسمت هایی از فیلم به شکل نیمه هوشمندانه ای حماقت و عوامگری امریکایی ها را بدون اینکه خودشان بدانند رو میکرد - همان قسمت هایی که باعث شد تمامی منتقدهای معروف فیلم را تحسین کنند - قسمت های زیادی دیگری هم بود که هدف هوشمندانه ای را دنبال نمیکند، و در عین حال بیشتر عصبی هستند تا خنده دار. صحنه طولانی و حال به هم زن دعوا و کشتی برات با همراه بیش از حد چاق و پشمالو اش، در حالیکه هر دو کاملا لخت هستند، و دویدن آنها در لابی هتل و سپس وارد شدن به همان وضع مستهجن در یک گردهمایی بانکداران امریکایی نمیدانم چه توجیهی در روند فیلم میتواند داشته باشد.
از سوی دیگر قسمت های دراماتیک فیلم (با اینکه آنها هم با مسخره گی آگاهانه درست شده اند) ریتم فیلم را به هم میزند و وصله ای نسبتا ناجور به نظر میرسد. صحنه های گریه کردن و رنج کشیدن برات در راه وصال به پاملا اندرسون خیلی زود بامزگی خودشان را از دست میدهند.
و جالب تر از همه اینجاست که با همه این وجود میخندی. حتی اگر میان خنده های متعدد احساس افسردگی کنی. و به قول یکی قسمت زیادی از این خنده ها زوری هستند. میخندی چون همه میخندند، و با این حال نمیتوانی جلوی خودت را بگیری. خنده ای که گرچه خنده است، ولی لذت خندیدن را بهت نمیدهد.
با این حال، همانطور که گفتم صحنه های هوشمندانه و حقیقتا خنده دار در این فیلم وجود دارد، به خصوص در نیمه اول فیلم. ولی هر چه آنتیک بازی های برات مفرط تر و جنجالی تر میشنود، بیشتر احساس موذب بودن میکنی و به طور کلی، و برخلاف آنچه از همه دوستانم شنیده بودم، من راضی از سینما بیرون نیامدم.

معذب = موذب
It is hard to make a movie out of a TV character. TV jokes work differently. They become dull and boring in a full 2 hour movie. It's not only Borat, how about Mr. Bean? He was funniest guy on TV, yet his movies totally suck. That's the way it is.
دوست عزيز املاي درست "موذب "-"معذب " است. موفق باشي.
we all know its always been a very 'cool' thing to go against the mainstream eh?
من قبلا شخصیت برات رو نمی شناختم و برای همین دیدنش توی سینما برام تازگی داشت. قضیه اش رو هم کلا در وبلاگ خودت فهمیدم و بهش لینک دادم.
نظر من بسیار شبیه نظر تو مخصوصا وقتی قراره بخندی چون بقیه خندیدن ولی به طور کل اصلا چیزی نبود که روش تبلیغ کرده بودن و مانور داده بودن. بعضی سکانساش واقعا بی خود و مزخرف بودن
عالی