






بشتابید
یک این ور آب جدید بعد از چند صباحی آماده خوانده شدن و لذت برده شدن است. اگر ندیدید تشریف ببرید اینجا ببینیدش. این قسمت اکشن اش زیاد تر از قبل است و لیزر هم دارد.
همانطور که گفته بودم یک ابزار فیس بوک هم برای این ور آب مدتی است درست کرده ام که به شما اجازه میدهد کمیک ها رو مستقیما در راحتی پروفایل خود در فیسبوک مطالعه نمایید. برای نسب این ابزار لطفا تشریف ببرید اینجا و یادتان نرود دوستانتان رو هم دعوت کنید که همین کار رو بکنند.

یه یک هفته ای دور از شهر و در سانفرانسیسکو بودم، مشغول کار بر روی طراحی اینترفیس یک ابزار برای دستگاه آیفون. کلا طراحی نرم افزار برای آیفون احتیاج به فراگیری زبان برنامه نویسی objective-C داره که بسیار زبان مزخرفیه و خلاصه بیشتر وقت صرف یاد گرفتن این زبان صرف شد و الان کم کم کار اصلی روی خود برنامه شروع شده.
پارسال هم همین موقع ها دو بار رفتم سانفرانسیسکو، ولی برای دلایل کاملا متفاوت. کلا هیچ وقت درباره اش در وبلاگ ام ننوشتم، ولی پارسال دو تا مصاحبه گرفتم یکی از یاهو و دیگری از گوگل و برای جفتشان به دفتر اصلی آنها رفتم. مصاحبه با یاهو چندان جالب نبود ولی مصاحبه گوگل خیلی خوب پیش رفت (این بعد از طی چندین مرحله مصاحبه تلفنی و کتبی بود) و تقریبا داشتم جمع میکردم که کلا بروم آنجا که تقریبا در دقیقه نود شرایط جور نشد. کلا ولی طی کردن این پروسه تجربه جالبی بود، خیلی نمیتوانم درباره اش بنویسم چون قبل از هر چیز کلی مدرک باید امضا کنی که اطلاعات درباره این مصاحبه ها رو جایی منتشر نمیکنی. به هر حال ... کلا خود سانفرانسیسکو رو خیلی خوب نمیشناسم ولی شهرهای اطراف آن مخصوصا در ناحیه "سیلیکان ولی" خیلی اتمسفر جالبی برقراره. تقریبا هر جا که میری و با هر کی صحبت میکنی در تکاپو و سعی و تلاش برای شروع کردن یک شرکت تکنولوژی و یا یک محصول اینترنتیه و یا اینکه یک شرکت یا محصول داره و یا در یک شرکت این چنینی کار میکنه. از اونجایی هم که کلی آدم خیلی جوان دیگه هم میبینند که خیلی موفق و بسیار ثروتمند شده اند، جوانهای دیگه رویای موفقیت و ثرومتمند شدن رو خیلی دست یافتنی میبینند و برای همین برای رسیدن به آن تلاش زیادی میکنند. کلا که نگاه من به همچین محیطی خیلی مثبته. حتی اگر هم سودای پولدار شدن در سر نداشته باشی به نظر من بودن در همچون محیطی شرایط بهتری رو برای پیشرفت فراهم میکنه و به آدم هم انرژی میده.
البته خیلی چیزها هم هست در آنجا که از نظر خیلی ها شاید جالب نباشه. مثلا هر کافی شاپی که میری بدون اغراق شاید هفتاد هشتاد درصد آدم ها با لپ تاپ نشسته اند و دارند روی چیزی کاری میکنند و یا حتی اگر هم با دوستی نشسته اند و صحبت میکنند لپ تاپشان جلوی شان باز است. (به عنوان کسی که تقریبا به کامپیوتر اعتیاد داره اینش هم از نظر من خیلی بد نیست!).

یک سر به پروژه سیصد بزنید و دو تا مطلب جدید بخوانید. یکی از آنها درباره یک کامیک بوک ایرانی است که حسن نوزادیان و دوست اش در ایران دارند رویش کار میکنند و نمونه های اولیه بسیار هیجان انگیزی هم برایم فرستاده اند که در وبسایت گذاشته ام. دیگری هم در باره یک بورسیه برای هنرمندان ایرانی است که یونسکو ترتیب داده.

Re: Iranian comic book
- couldn't enter my comment in 300 page as there is no "submit comment" button.
Great sketches, great idea... it was about time to have a decent comic book about our mythology.
Cannot wait to get my hands on it.
سلام، من تو اتاوا زندگی می کنم، ولی شنبه میام تورنتو، می خوام جندتا از اون گل سینه هات که آرم مینو و پیکان دارن رو بخرم، کجا می تونم ازت بگیرمشون؟
نصب درسته! :)نسب به معنی اصلونسب و ایل وتبار