






کمی تا قسمتی ایران
نمیدونم چطور شد که این همه مدت ننوشتم. بعد از دفاع با اینکه انتظار داشتم سرم خلوت شه ولی کماکان مشغول کارهای وبسایت و همچنین خورده کار های باقیمانده در دانشگاه بودم و استراحت درست و حسابی نکردم. الان ایران هستم، ولی بند و بساطم رو هم آوردم و به چند نفر قول دادم که کارهای وبسایت و نقاشی شون رو تموم کنم، برای همین فکر نکنم اینجا هم زیاد برسم استراحت کنم.
امیدوارم که بتونم مثل دفعه پیش عکس های خوبی بگیرم و یکی از هایلایت های سفرم خواهد بود. البته هدف اصلی سفر برای امر خیر است :)
برای اولین (و آخرین) بار با KLM ومدم که تجربه خیلی بدی بود. از همون قسمت اولش برای چک-این در فرودگاه که یه ساعت تو صف بودیم تا بدشانسی سر جا (البته اون به خط هوایی کاری نداره) گرفته تا 12 ساعت کذایی تو آمستردام، واقعا بدترین سفری بود که تاحالا داشتم. از تورنتو تا تهران که بغل دستم تو تا هندی بوگندو و انگشت به دماغ نشسته بودن (نگفتم فراز؟) و قشنگ تا رسیدیم آمستردام در بوی کاری اینها عطرآگین شدم. از آمستردام تا اینجا هم که در صندلی وسط بین دو تا آقای چاق و بداخلاق (و یکی شون خرخرو) ساندویچ شدم.
توی آمستردام هم که تصمیم گرفتم برم شهر و کمی بگردم. اول که قطار اشتبا.... اممم ... یعنی دیدم چون وقت زیاد دارم گفتم یه قطار دیگه سوار شم، و یک ساعت به جهت مخالف شهر رفتم و از مناظر مزرعه و گاو و گوسفند لذت بردم. بعد که همه راه رو دوباره برگشتم به سمت مرکز شهر، یکی از این تورهای خسته کننده آبی گرفتم که یک ساعت در کانال های آمستردام میچرخوننت، که اگه به خاطر دسته بزرگ دانش آموزان مدرسه ای و پر حرف (و اعصاب خورد کن) آمریکایی نبود که اومده بودن، میانگین سنی کسایی که این تور رو گرفته بودند چیزی نزدیک 80 بود. شایدم چون کلی بیخوابی کشیده بودم و تو هواپیما بد گذشته بود کلافه بودم و خیلی لذت نبردم.
بعد شروع به راه رفتن در خیابانهای آمستردام کردم و بعد از اینکه تمام منطقه مرکز شهر رو کاملا بیهدف به مدت چند ساعت متر کردم، حسابی خسته شدم و با اینکه هنوز 5-6 ساعت به پرواز باقی مونده بود تصمیم گرفتم برگردم فرودگاه. آمستردام کلا شهر جالب بود ولی، اصلا نمیدونستم انقدر کانال آب داره و نصف شهر آب هست. بهترین قمستش اونجایی بود که از یه نونوایی-شیرینی فروشی یه رول سوسیس خیلی خوشمزه گرفتم و بدترین قسمتش هم وقتی بود که فورا بعد از خوردن سوسیس از همونجا یک وافل شکلاتی هوس انگیز گرفتم و خوردم که اصلا جور نبود و تقریبا حالم رو به هم زد.
دیگه هیچی دیگه، ایران هم که ایرانه. خیلی گرم (اگه گرم نبود من الان از بیخوابی اینجا نبودم که اینا رو بنویسم). به جز اون خنده دار ترین چیز دیگه مدل موی پسرها است که واقعا باید یواشکی به سبک "روزی" چند تا عکس بگیرم. یه 4-5 درجه رادیکال تر از مدل موهای پارسال. انگار همه یه گربه کز کرده مرده رو سرشون هست. واقعا جکه و تا نبینید نمیفهمید چی میگم. از هر 10 نفر هم دست کم دو تاشون اینطوری هستن.
از اونجایی که خیلی مطلب طولانی و پراکنده و بی محتوایی شد بهتره نکات مهمش رو قبل از رفتن با هم مرور کنیم:
- KLM مزخرف است
- هندی ها بوگندو هستند
- آمستردام پایتخت هلند است

-هلند در اروپاست
خیلی خوش آمدی.
اگرچه که تقریبا مطمئنم که دارم کار الکی ای انجام میدم اما از همین جا اعلام میکنم که خیلی خوشحال میشم توی ایران ببینمت.
امیدوارم قبل ازاین که از ایران بری این کامنت و ایمیلی رو که الان برایت میفرستم بخونی تا با هم تماس بگیریم و احیانا پس از پشت سر گذاشتن مراحل مختلف همدیگرو ببینیم.
amre kheire ki?
gimme da scoop.
Pendar Jan:
Agha man montazeram. Ba man tamas begir ageh e-mail ro gerefti.
با سلام و تقدیم احترام
خسته نباشید
از وبلاگ شما سر زدم
جالب توجه بود
لطفاً از وبلاگهای من نیز دیدن فرمائید و من را از نظرات خود بهره سازید
با سپاس فراوان - قائمی
آدرس وبلاگ سیاسی، اجتمائی:
http://ghaemi1.blogfa.com
در این وبلاگ می خوانید:
- رهبری نامشروع فقها از نظر قرآن
- سفر حج، عبادت یا خیانت
- سرنوشت آیت الله خامنه ای در صورت پیروزی طرفداران آیت الله مصباح یزدی در انتخابات مجلس خبرگان رهبری
- پیشنهاد اداره امور کشور با سیستم شورایی بجای سیستم پارلمانی ریاست جمهوری
- افسون و فریب دنیای جدید و افسون و فریب دنیای سنتی
آدرس وبلاگ معارف قرآنی:
http://ghaemi2.blogfa.com
در این وبلاگ می خوانید:
اولویتّها، تأکیدات و برترین اعمال از نظر قرآن
سلام
وبلاگ خوبی داری
خواهان تبادل لینک هستیم
در صورت تمایل با ما تماس بگیرید
منونمم
وبلاگ دختران مبارز
www.mobarezin2.co.sr